روبرتو!

می‌شه همیشه بیای خونه و برای من از روزت بگی؟ به‌م در موردِ اون آدمِ خسته‌کننده بگی که زیاد حرف می‌زنه؟ یا تکه غذایی که سرِ ناهار، روی پیراهنت ریخت! به‌م در مورد فکرهای بامزه‌یی که موقع بیدار شدن به ذهنت اومد و فراموش کرده بودی بگو. به‌م بگو که چه‌قدر همه دیوونه هستن، تا با هم در موردش بخندیم، حتا وقتی دیر می‌رسی و من خوابم برده، فکرهای کوچیکِ ام‌روزت رو در گوشم زمزمه کن، چون دیدگاهت به دنیا رو خیلی دوست دارم و خیلی خوشحالم که می‌تونم کنارت باشم و از چشم تو دنیا رو ببینم.

دوستت دارم - ماریا

 

دیالوگ فیلم her

پ.ن: به من بگو چنین حال‌وهوای عاشقانه و خالصانه و رفیقانه‌یی، کجا و با چه کسی یافت می‌شود؟


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها